وقتی به تعاریف روابط عمومی مراجعه می كنیم اكثر قریب به اتفاق روابط عمومی را پل ارتباطی می دانند كه به عنوان یك واسطه اثر گذار ،درون و بیرون یك سازمان را به هم مرتبط می سازد،كه در واقع سعی می نماید در قالب یك تلاش برنامه ریزی شده و هوشمندانه سازمان و مخاطبان را در یك كنش و واكنش متقابل به یك نقطه تعاملی ،تفاهمی و مشاركتی نزدیك سازد. شاید این تعریف دلنشین كه به عنوان یكی از وظایف اساسی و اصلی روابط عمومی مطرح می گردد و از دل آن مفاهیمی ا زقبیل ایجاد و برقراری ارتباط و اطلاع رسانی استنباط می شود،تا حدودی موجب آرامش خاطر كسانی را فراهم سازد كه در چرخه درون و بیرون نظام اداری قرار دارند و از طرف دیگر به نوعی یك انتظار را در سطح درون و بیرون سازمان ایجاد نماید كه مخاطبان خواه در خارج سازمان وجود داشته باشند یا در داخل سا زمان از این پل برای رسیدن به اهداف و خواسته های معقول و منطقی خود استفاده نمایند و به نحوی نیازهای اطلاعاتی و ارتباطی خود را در چارچوب و ضوابط تعین شده سازمانی بر آورده سازند ،اما تحقق این مطلب از دو زاویه قابل بررسی است، یكی مقوله قابلیت روابط عمومی ونكته دیگر مقوله عاملیت روابط عمومی است،تا با اتكاءبه این دو اصل بتوان به پل ارتباطی بودن روابط عمومی در مفهوم علمی و دقیق آن رسید،ضمن آنكه باید خاطر نشان ساخت عاملیت و قابلیت در روابط عمومی به عنوان دو محور اساسی در گردش چرخهای فعالیت روابط عمومی محسوب می گردند و در واقع بدون حضور یكی از این محور امكان موفقیت روابط عمومی ها میسر نخواهد بود و به نوعی، به جای آنكه روابط عمومی تبدیل به پل ارتباطی مناسب برای تسهیل و تسریع روابط تفاهمی و تعاملی گردد، به یك معبر اسقاطی كه هر لحظه امكان فرو ریختن آن می باشد و یا اینكه به مرور، به واسطه عدم اقبال عمومی ،تبدیل به راه متروكه و غیر قابل استفاده خواهد شد،می شود،
چنانكه درحال حاضر این مشكل متوجه روابط عمومی ها گردیده و نتوانسته اند در روابط اجتماعی و سازمانی به عنوان یك پل مطمئن ،محكم و مناسب برای مخاطبان سازمانی محسوب گردند و به عبارت دیگر هنوز مردم از این نهاد اجتماعی نتوانسته اند بدرستی استفاده نمایند ،بنابراین آنچه كه از آن به عنوان پایه های پل ارتباطی تعبیر كرده ایم، در مفهوم قابلیت و عاملیت روابط عمومی متصور می گردد مشروط بر اینكه بتوانیم شرایط را برای عینیت بخشی به مسائل ذهنی در قلمرو روابط عمومی فراهم سازیم.
اما آنچه كه به عنوان قابلیت روابط عمومی می توان فهرست واربه آن اشاره كرد عبارتند از :
1-نیروی انسانی متخصص،آگاه و آشنا به روابط عمومی باتحصیلات دانشگاهی مرتبط و دارای تجارب مفید
2-استفاده از ابزار و سازو كارهای جدیدو تكنولوژی و فناوری روز
3-حضور مدیر روابط عمومی قوی ،كارآمد و مسلط به امور
4-استفاده از فنون و روش های جدید در عرصه ارتباطات و اطلاع رسانی
5-ایجاد شرایط محیطی مناسب و مطلوب
6-اجرای سیستم های مدیریتی نوین در عرصه روابط عمومی
7-ارتباط با رسانه های ارتباط جمعی ،خبرگزاریها.صداو سیما ،جراید كثیر الانتشاروسایت های اینترنتی
8-امكان برقراری ارتباطات صحیح اصولی بر اساس تفاهم،تعامل و مشاركت بامخاطبان درون و برون سازمانی
9-امكان اطلاع رسانی و ارتقاءبخشی آگاهی مخاطبان و رفع نیاز های اطلاعاتی آنان
10-قدرت پاسخگوئی،شفاف سازی و تنویر افكار عمومی
11- قابلیت مردم مداری ،مشتری مداری و تكریم ارباب رجوع
12-قدرت تسهیل ،تسریع وتصریح بخشی در سطح سازمان و بیرون از سازمان
13-قدرت فرهنگ سازی و تعمیم مباحث و مسائل فرهنگی
14-عامل مدیریت در بحران ،زمان ،بهبود كیفیت و كمیت ،بهروری و سیستم های نظارتی
15-امكان سنجش افكار عمومی و اطلاع از خواسته ،انتظارات و د یدگاههای مخاطبان درجهت تحقق امر مشتری
16-امكان آموزش عمومی به صورت آشكارا و پنهان ،مستقیم و غیر مستقیم در سطح سازمان و جامعه
بنابراین اگر به موارد اشاره شده با تعمق و دقت توجه نمائیم در خواهیم یافت كه اكثر روابط عمومی های ایران فاقد شرایط لازم می باشند و در واقع به واسطه فقدان شرایط نتوانسته اند موفقیتی كسب نمایند،زیرا این عدم توفیق یا ناشی از مشكلات قابلیتی است و یا بواسطه مشكلات عاملیتی،و این عوامل موجب گردیده كه روابط عمومی ها نتوانند پل ارتباطی محكم و مناسب در نزد مردم محسوب گردندودر بیشتر مواقع بواسطه نگاه ابزاری كه از سوی مسئولین نسبت به این نهاد اجتماعی اعمال می گردد، جنبه موقتی پیداكرده است و متاسفانه روابط عمومی ها نیز در این كش و قوس با این شرایط خو گرفته اند و عادت كرده اند كه طبعا خروج از عادت مالوفه كاری مشكل و امری بسیار دشواراست.
منبع : سایت روابط عمومی جوان ایرانی